آلوین سو با عنایت به تحولات تاریخی و بررسی اندیشههای نمایندگان شاخص مکاتب نوسازی و وابستگی، این دو نحله را به دو گروه مطالعات سنتی و جدید تقسیم کرده و در نهایت پنج دیدگاه عمده پیرامون روند توسعه در جهان را فراروی مخاطبان خویش قرار میدهد.
گروه اندیشه: اتخاذ الگوهای توسعه و نوسازی همواره یکی از دشوارترین، بخش های مربوط به الگوی توسعه است. زیرا اتخاذ هر الگویی بعد از کسب و الگو و بر فرض اجرای صحیح آن قابل اصلاح یا تجدید نظر خواهد بود و این مرحله خود به معنای استفاده درست از یا هدر رفت منابع است. به گزارش خبرگزاری خبرآنلاین کتاب حاضر یعنی «تغییر اجتماعی و توسعه» نوشته الوین، ی، سو، ترجمه محمود حبیبی مظاهری، توسط پژوهشکده مطالعات راهبردی منتشر شده است. این کتاب با رویکردی تطبیقی، سه مکتب فکری اصلی توسعه در دهههای اخیر یعنی مکتب نوسازی، وابستگی و نظام جهانی را مورد بحث و بررسی قرار داده است. آلوین سو با عنایت به تحولات تاریخی و بررسی اندیشههای نمایندگان شاخص مکاتب نوسازی و وابستگی، این دو نحله را به دو گروه مطالعات سنتی و جدید تقسیم کرده و در نهایت پنج دیدگاه عمده پیرامون روند توسعه در جهان را فراروی مخاطبان خویش قرار میدهد. هدف کتاب نشان دادن این واقعیت است که هر سه مکتب فکری به رغم انتقادات جدی بر آنها در سالهای پایانی قرن بیستم همچنان پویا و فعال هستند. هر سه مکتب با تامل پیرامون انتقادات و تجدید نظر و بازسازی در نگرش اولیه خود به حیاتی دوباره دست یافتهاند.
ناگفته نماند که الگوی الوین سو، ترکیب نظریه نوسازی (تأکید بر داخل) و وابستگی (تأکید بر بیرون) است، از این رو استدلال وی عبارت است از:منافع شرکتهای خارجی تا حدی با رونق داخلی کشورهای وابسته سازگار میشود و به این معنا آنها خود به ارتقای توسعه کشور پیرامونی کمک میکنند،ولی توسعه وابسته به دلیل فقدان تکنولوژی مستقل و غیره ناقص است. البته والرشتاین کوشیده به آن جسمیت ببخشد (شیءنگری)؛ در این دیدگاه، نوعی غایتگرایی ناآگاهانه تاریخی به چشم میخورد و آن انتزاعی بودنش است (غایتنگری). توجه خاص والرشتاین به حاکمیت نظام، وی را از پرداختن به روابط مشخص موجود در جوامع خاص در طول تاریخ بازداشته است، این دیدگاه به جای تأکید بر طبقات و ستیزهای طبقاتی در عرصه تولید،اهمیت بیشتری برای روابط مبادله و توزیع منافع در بازار قائل است.
از نظر الوین سو “دیدگاه نظام جهانی به ندرت به بررسی تاریخی روابط خاص طبقاتی در درون ملتها که بیانکننده روابط جهانی میان آنها نیز هست و همچنین چگونگی تأثیرگذاری این روابط بر توسعه داخلی آنها میپردازد. در این نظریه،نظام جهانی به صورت یک جسم فعال ترسیم شدهاست، ولی هواداران والرشتاین میگویند نظام جهانی یک جسم نیست بلکه یک مفهوم است. نظریه نظام جهانی فاقد مطالعات موردی خاص است،ولی والرشتاینیها معتقدند این نظریه به مطالعه موردی هم پرداختهاست. نظریه مذکور از درک نقش مبارزات طبقاتی در شکلدهی به توسعه عاجز است،در عوض والرشتاین معتقد است مبارزات طبقاتی در پویش سرمایهداری نقش بسیار مهمی دارد. تحلیل والرشتاین در مورد طبقه،مبنایی ندارد،ولی شباهتهای زیادی بین نظر والرشتاین و تحلیلهای تاریخشناسان انگلیسی وجود دارد.”
این کتاب در سه بخش و ۱۰ فصل به شرح زیر تدوین شده است:
بخش اوّل – مکتب نوسازی
فصل اول: منشاء و خاستگاه نوسازی
فصل دوم: مطالعات اولیه نوسازی
فصل سوم: مطالعات نوسازی جدید
بخش دوّم – مکتب وابستگی
فصل اول: منشاء و خاستگاه وابستگی
فصل دوم: مطالعات سنتی وابستگی
فصل سوم: مطالعات وابستگی جدید
بخش سوّم – مکتب نظام جهانی
فصل اول: منشاء و خاستگاه نظام جهانی
فصل دوم: مطالعات جهان شمول در دیدگاه نظام جهانی
فصل سوم: مطالعات ملی در دیدگاه نظام جهانی
فصل چهارم: نتیجهگیری
لازم به ذکر است این کتاب در حال حاضر به چاپ نهم رسیده است:
۲۱۶۲۱۶